جستجو در مسیر ایرانی
برترین رشته های تجربی
ما فیزیک پیشه ایم
صبح روز چهارم جولای مرکز تحقیقاتی سرن سوئیس اعلام کرد :« ذره بوزون هیگز کشف شد.» کشف شدن هیگز در این روز باعث شد چهارم جولای به مهم ترین روز علمی تاریخ معاصر تبدیل شود. روزی که بعد از 50 سال دود چراغ خوردن، فیزیکدان ها بالاخره توانستند با قاطعیت اعلام کنند این ذره که 50 سال پیش احتمال وجودش پیش بینی شده بود، واقعا وجود دارد و غیر از وجود داشتن مشاهده هم شده.

بلافاصله بعد از جیغ و سوت کف های مرتبی که برای پیدا شدن هیگز کشیده شد، یک خبر دیگر هم اعلام شد که برای ایرانی ها دست کمی از خبر اصلی نداشت :« یک تیم جوان از دانشمندان ایران به صورت جدی در این پروژه همکاری داشته اند.» اولین ایرانی هایی که به صورت رسمی در یک پروژه عظیم بین المللی کار کردند و اسمشان رفت توی لیست جویندگان هیگز. لیستی که حالا پر است از اسم های آشنا در علم فیزیک معاصر، به اضافه 15 فیزیک پیشه ایرانی.

هیگز-  مسیر ایرانی
افراد این گروه
سعید پاک طینت : متولد 1355 تهران با تحصیلات دکترای فیزیک و اولین دانشجوی ایرانی راه یافته به سرن
مریم زینلی : متولد 1359 بیرجند، با تحصیلات دکترای فیزیک
حامد بخشیان : متولد 1360 تهران با تحصیلات دکترای فیزیک
عبیده جعفری : متولد 1361 نیشابور با تحصیلات دکترای فیزیک

درباره این گروه
عشق به فیزیک را می شود توی همه حرف هایشان حس کرد. همه مقصد نهایی شان بهترین دانشگاه های کشور در رشته فیزیک بوده. همه هم از شاگرد اول های مدرسه شان بوده اند. تا قبل از رفتن به سرن و برگشتن از آنجا تقریبا هیچ کدام از بچه ها همدیگر را نمی شناختند. قصه رفتنشان به سرن هم دقیقا بعد از قبول شدنشان در دکترا بوده. از سال 79 که سعید به عنوان اولین دانشجوی ایرانی وارد سرن شد، هر سال دانشجوهای نخبه فیزیک بعد از قبولی توی این آزمون به سرن می رفتند که هم برای پروژه کار کنند و هم دکترایشان را بگیرند.

بعد از تمام شدن دوره دکتری و برگشتن به ایران هم که باز کار روی پروژه را ادامه داده اند تا چهارم جولای که ذره هیگز پیدا و دستگیر شده. حالا هم تمام شدن پروژه یعنی اینکه وقت بیشتری دارند تا به بقیه کارهای تحقیقاتی شان برسند. این طور که خودشان می گویند دسترسی به آخرین اطلاعاتی که نتیجه کار یک عالمه دانشمند فیزیک در پروژه بود، باعث شده کارهای تحقیقاتی شان حسابی جلو بیفتد. انگار که بخواهی یک کار تحقیقاتی را انجام بدهی و همزمان به عظیم ترین، به روز ترین و مطمئن ترین منبع اطلاعات هم وصل باشی. این طوری است که این بچه ها همزمان در حال کار روی چند پروژه تحقیقاتی هستند و هنوز هم مثل روزهای قبل بیشترین وقت مفیدشان را در پژوهشکده ذرات بنیادی می گذرانند. بچه هایی که هنوز یک عالمه ذره کشف نشده توی ذهنشان هست.

گفته های افراد گروه
ساعت کار نداشتیم – کار ما این طوری نبود که یک ساعت مشخص داشته باشد. بخشی از پروژه با گروه ما بود و با توی همین گروه هم هر کسی وظیفه خاص خودش را داشت . به خاطر همین ساعت کار مشخصی و معلومی نبود که طبق آن کار کنیم. چه توی سرن و چه توی پژوهشکده تقیربا بیشتر وقتمان در روز به کار روی همین پروژه می گذشت. میانگین این وقت گذاشتن ها در تمام این سال ها می شود بین 8 تا 10 ساعت در روز. از مطالعه تا آزمایش و چک کردن خبرها و دستگاه ها.

نظم داشتیم – ما هم مثل همه آدم های دیگر. گاهی خسته می شدیم و احساس می کردیم کار خیلی سخت شده است. اما همه مان خوب می دانستیم این خصوصیت کار تحقیقی است. به اضافه اینکه پروژه تحقیقات سرن نظم عجیبی داشت که سختی های کار را شیرین می کرد. اینطور بود که کمتر خسته می شدیم و گاهی خستگی مان را در همین باغ پژوهشکده در می کردیم و برمی گشتیم سر کارمان.

جستجو برای فیزیک جدید – آنجا هرکسی به طور مشخص یک وظیفه خاصی را دارد. علاوه بر این، کارهای عمومی بین افراد تقسیم می شود. مثلا نگهداری از سیستم دستگاه برعهده یکی از ما بود. باید به عنوان ناظر آنجا حضور پیدا می کردیم که دستگاه ها درست کار کنند. اضافه بر آن توسعه نرم افزاری سیستم و تست کردن آنها را هم انجام می دادیم. کاری که یکی از ما آنجا برای تز دکترا انجام داد، جستجو برای فیزیک جدید و داده های آن در سال 2010 است.
هیگز - مسیر ایرانی
ممکن بود اصلا نباشد؟ - وجود این ذره از همان 50 سال پیش توسط یک گروه از دانشمندان پیش بینی شده بود و توی همه این سال ها فیزیکدان ها سعی می کردند بفهمند که واقعا هیگز وجود دارد یا نه؟ به خاطر همین حتی اگر در آخر این پروژه مشخص می شد که اصلا چنین ذره ای وجود ندارد، باز هم برای ما کشف به حساب می آمد و از نتیجه اش همین قدر خوشحال بودیم. کلا کار این پروژه همین بود. هم تلاش می کردند بفهمند چنین ذره ای اصلا وجود دارد یا نه؟ که به هر حال در روز چهارم جولای معلوم شد وجود دارد.

نسل سوم پروژه بودیم – تقریبا از ده روز قبل از اینکه سرن به صورت رسمی اعلام کند که بوزون هیگز کشف شده می دانستیم کار تمام است اما ما هم مثل همه کسانی که اصلا از قضیه خبر نداشتند، روزی که سرن به صورت رسمی خبر را اعلام کرد هیجان زده شدیم و بالا و پایین پریدیم. وقتی همه مردم دنیا فهمیدند چه اتفاق علمی بزرگی افتاده، تازه خوشحالی مان تکمیل شد و خستگی مان هم از بین رفت. به عنوان نسل سوم فیزیک پیشه هایی که برای کشف هیگز کار کرده بودند، خیلی خوشحال بودیم که هیگز در زمان ما کشف شد.

در آینده ما را می بینند – خیلی ها این سوال را می پرسند که خب حالا این هیگز قرار است  چکار کند؟ واقعیت این است که هیچ کدام از پروژه های علمی  که توی سرن انجام می شود از این هدف ها ندارد. هدفی که مثلا یک چیزی را کشف کنند و بعد با آن یک کاری بکنند. سرن اصلا برای پیدا کردن جواب سوال های بی پاسخ راه افتاده. البته در کنار این تحقیقات همیشه اتفاق هایی هم می افتد که زندگی را دگرگون می کند. در مورد هیگز هم همین طور است. خود ما اگر بخواهیم به این فکر کنیم که هیگز چه وقت در زندگی مردم تاثیر می گذارد، حداقل یک چشم انداز 200 سال حلوی چشممان ثبت می شود. چشم اندازی که هیچ کداممان نمی بینیمش اما در آینده کسانی که توی کتاب ها درباره هیگز می خوانند حتما ما را می بینند.

 

منبع :  همشهری جوان    |    1392/12/20

ارسال نظر:
ارسال
نظرات کاربران:
خانه چاپ ارسال به دوستان نسخه متنی کوچک کردن متن بزرگ کردن متن دانلود خروجی پی دی اف خروجی میکروسافت ورد
تعداد بازدید : 1184
4.1/10 (تعداد آرا 15 نفر )
Share