شما در هنگام رویارویی با مشکلات چه روشی را در پیش می گیرید؟ آیا عادت به تمرکز بر خود مشکل دارید یا بر روی راه حل های مختلف تمرکز می کنید؟ این مقاله کوتاه با ذکر دو مثال معروف، به یادآوری تفاوت این دو روش و نتیجه کار می پردازد.
بسیاری از ما در هنگام رویارویی با مشکلات ، با تمرکز بر راه حل های پر هزینه و پیچیده و با صرف وقت و انرژی زیاد در صدد حل مشکل برمی آییم غافل از این که شاید راه حل های ساده تری هم وجود داشته باشد که با قدری تمرکز بتوان به آنها دست یافت. به این دو مثال داستانی توجه کنید:
داستان اول: خودکار فضایی
هنگامی که ناسا برنامۀ فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی مواجه شد: آنها دریافتند که خودکارهای موجود، در فضای بدون جاذبه، کار نمی کنند چرا که جوهر خودکار به سمت پایین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ قرار نمی گیرد.
برای حل این مشکل، آنها مشاورانی زبده استخدام کردند و تحقیقاتی را آغاز نمودند که بیش از یک دهه طول کشید، میلیون ها دلار صرف شد و در نهایت خودکاری اختراع شد که می شد با آن در محیط بدون جاذبه نوشت، این خودکار در محیطهای نامتعارف دیگر نیز نظیر دماهای بسیار پایین یا بالا نیز کار می کرد و روی هر سطحی حتی کریستال هم می نوشت!
اما در آن سوی میدان، روس ها، راه حل ساده تری برای این مشکل ارائه کردند ؛ آنها از مداد استفاده کردند!
این داستان اگرچه عامیانه تلقی می شود و شاید واقعی نباشد، اما پندآموز است: در حالی که آمریکایی ها بر "حل مشکل ننوشتن خودکار" تمرکز کرده بودند، روسها به دنبال یافتن"راهی نو برای نوشتن" بودند.
داستان دوم: قوطی های خالی
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت، مشکلی به وقوع پیوست: شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید که اظهار داشته بود هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده که قوطی آن خالی است.
بلافاصله با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه این مشکل بررسی، و با مشاهده موارد مشابه دیگری از این دست، دستور داده شد که قسمت فنی و مهندسی به سرعت تدابیر لازم را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید. مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند: پایش (مونیتورینگ) خط بسته بندی با اشعه ایکس.
بزودی سیستم مذکور خریداری شد و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین، دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولوشن (قدرت تفکیک)بالا نصب شد. دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت دستگاهها به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.
اما نکته جالب توجه این بود که درست همزمان با این ماجرا، مشکلی مشابه نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمد. اما آنجا یک کارمند معمولی و غیرمتخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد: تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط بسته بندی تا باد تولیدی، قوطی های خالی را از خط تولید به بیرون پرتاب کند!
در اینجا هم مانند مثال قبل، دو رویکرد متفاوت از برخورد با یک مشکل را دیدید: در حالی که تیم ژاپنی در اندیشه "نحوه شناسایی قوطی های خالی" به منظور خروج آنها از خط تولید بودند، کارمند معمولی کارگاه در فکر "نحوه خروج قوطی های خالی" از خط تولید بود.
همانطور که در این دو داستان می بینید، تمرکز بر راه حل های مختلف و نگریستن به موضوع از زوایای متفاوت، گاهی بسیار کم هزینه تر و آسانتر از تمرکز بر روشهای پرهزینه و معمول است. شما چه موارد و مثالهای دیگری را می شناسید؟ و پرسش مهمتر این که آیا ذهن شما چون پرنده ای سبکبال در پی خلاقیت و نوآوری است یا اسیر پاره ای افکار و روشهای از پیش طراحی شده؟
در بسیاری از موارد، راههای ساده تری نیز برای حل مسئله و یا مشکل وجود دارد. پس همیشه به دنبال ساده ترین راه حلها باشید و به خاطر داشته باشید که همیشه پیچیده ترین راه، بهترین راه نیست!